تولید ناخالص داخلی چیست؟
GDP مخفف عبارات «Gross Domestic Product» به معنی «تولید ناخالص داخلی» است. این معیار در حقیقت، نشانگر مجموع ارزش پولی تمام کالاها و خدمات نهایی تولید شده در یک کشور طی یک بازه زمانی معین است.
مهمترین نکته در رابطه با این تعریف مشخص شدن سه موضوع است:
- منظور از کالاهای نهایی و خدمات تولید شده چه کالاهایی است؟
کالاها و خدمات نهایی تولید شده را با یک مثال توضیح میدهیم. در تولید نان شما ابتدا گندم تولید شده را آسیاب کرده و سپس آرد را با آب مخلوط کرده و با آن نان تولید میکنید.در این فرآیند کالاهای نهایی نان است و ارزش تولید شده از فروش گندم و آرد در محاسبات
GDP لحاظ نمیشود.
- منظور دقیق از یک کشور در تعریف چیست؟
در محاسبه این شاخص هر فردی چه متولد آن کشور و چه کشور دیگری با این شرط که در کشور مدنظر فعالیت اقتصادی خود را انجام دهد شرکت داده میشود.
- منظور از یک بازه زمانی معین دقیقا چیست؟
یک بازه زمانی میتواند روزانه باشد یا هفتگی یا ماهانه یا سالانه ولی برای محاسبه درست و مقایسه پذیری بهتر این مورد، این شاخص را سالانه محاسبه میکنیم.
برای تحلیل این شاخص میتوان به چهار صورت عمل کرد:
- مقایسه تولید ناخالص داخلی اسمی کشورهای مختلف
- مقایسه تولید ناخالص داخلی واقعی (تعدیل قیمتها با نرخ تورم) کشورهای مختلف
- محاسبه نرخ رشد تولید ناخالص داخلی یک کشور در یک بازه زمانی چند ساله، نشان از تغییر اندازه اقتصاد آن کشور دارد.
- مقایسه سرانه تولید ناخالص داخلی کشورهای مختلف
جایگاه این شاخص در تحلیلهای یک تحلیلگر بازار مالی کجاست؟
با مقایسه این شاخص برای کشورهای مختلف میتوان میزان وزن و جایگاه آنها را در اقتصاد جهان بررسی کرد. برای مثال به دادههای سه اقتصاد برتر دنیا بر اساس داده های ارائه شده توسط بانک جهانی نگاهی خواهیم داشت.
این نمودار نشان دهنده تولید ناخالص داخلی آمریکا و چین و اتحادیه اروپا به عنوان اقتصادهای برتر دنیا است. نکته قابل توجه این نمودار سرعت رشد اقتصاد چین است که در سال آخر بالاتر از اتحادیه اروپا قرار گرفته است و با گذشت زمان فاصله خود را با آمریکا کمتر میکند.
دلیل این رشد اقتصادی چین توسعه تولید و فروش کالاهای High-tech با نرخ پایین دستمزد نیروی کار و سرکوب نرخ یوان در برابر سایر ارزهاست که صادرات را برای چین ارزان میکند و به دلیل نرخ فروش مناسب برای وارد کنندهها نیز جذابیت دارد.
بر طبق این نمودار، میتوان سهم اقتصادهای مختلف را در تولید ناخالص داخلی کل دنیا را مشاهده کرد. همانطور که در ذیل آمده است، که بالاترین سهم متعلق به کشور امریکا است و پس از آن چین و اتحادیه اروپا قرار دارند. نکته قابل توجه در این نمودار این است که ۱۱ کشور صاحب بیش از ۸۵% اقتصاد جهان هستند. این نکته از این منظر حائز اهمیت است که تصمیمات و تغییرات هرکدام از این کشورها به فراخور سهمشان از اقتصاد جهانی میتواند وضعیت پارامترهای اقتصادی و نرخهای جهانی را تحتتاثیر قرار دهد.
تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۱۴۰۰، به رقم ۶,۵۲۶ هزارمیلیارد تومان رسیده و اقتصاد ایران رشد ۴/۴ درصدی را در این سال تجربه کرده است. همانطور که در این نمودار مشاهده میکنید در طی این سالها سهم نفت و خدمات در تولید ناخالص داخلی ایران کاهش و نقش کشاورزی و صنایع و معادن افزایش پیدا کرده است.
دلیل عمده کاهش سهم نفت و گاز در اقتصاد ایران که منجر به اخلال در تصمیمگیری و برنامهریزی اقتصادی دولت شده، تحریمهای بینالمللی است و با کاهش مبادلات نفت و گاز ذخایر ارزی ایران بسیار کم شده است.